تو هم مثل منی جانم ؟ ... دلت از فاصله خسته اس؟
تو هم حس میکنی درها به روی عشق تو بسته اس؟
خیالت راحت راحت، یه روز دستاتو می گیرم
به پات می شینم و آخر تو آغوش تو می میرم ...
ببین جانم برات دلتنگ دلتنگم ؟ ...
ببین دوری و من دلگیر دلگیرم؟
میگم حرفی رو که خشکیده رو لب هام؛
عزیزم ، نازنینم ... بی تو می میرم!
گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم
وحسرتها را می شمارم و باختن ها را و صدای شکستن ها را ...
نمی دانم من کدام امید را نا امید کرده ام و کدام خواهش را نشنیدم
و به کدام دلتنگی خندیدم که اینچنین دلتنگم؟
دلتنگم دلتنگ
توی عمق ِ شب ِ جاوید ؛ وقتی که چشام تورو دید
شب ِ من رنگ ِ سحر شد ؛ اون چشات دلم رو دزدید
عشق ِ من ، ای عشق ِ برفی!! من و تو رو به بهاریم
چون حالا با فصل ِ سرما ؛ ما دیگه کاری نداریم
دیگه شوکران نمی خوام ؛ تو بده اعجاز ِ تازه
با چشات جادوگری کن؛ آخه چشمات ســـِـحر ِ نازه
من و تو جنس ِ حقیقت ؛ عشقمون بهم زیاده
گور به گور شه شهر ِ قصه ؛ اگه عشق به قد ِ یاده
تو ترانه ی مجسم ؛ تو مثه حرمت ِ آبی
استعاره کم آوُردم ؛ تو خودت تشبیه نابی
سلام.
بدون هیچ حرفی پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک می گم.امیدوارم سالی توام با موفقیت...کامیابی...بهروزی
داشته باشید...
آرزومند آرزوهای قشنگتان هستم...
...دل شکسته...
ماه بالای سر آبادی است،اهل آبادی در خواب.روی این مهتابی، خشت غربت را می بویم باغ همسایه چراغش روشن، من چراغم خاموش
سلام به گلناز عزیزم خوبی امیدوارم آسمون دلت آبی باشه
من بروزم خوشحال میشم سری بزنی
موفق باشی
یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون
که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده
گفتم اگه بارون نیومد چی
گفتی اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون گریش می گیره
گفتم:یه خواهش دارم وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار
گفتی : به چشم
حالا امروز من دارم گریه می کنم
اما آسمون نمی باره
تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم میخندی